عناصر به کار رفته در پارکها، پایانهها، اماکن عمومی نشانی از هویت شهری ندارند؛ چرا که این شهر سالها فاصله گرفته از هویت خود. نه روحی از اقلیم و طبیعت بیرونی شهر را بر خود دارند و نه گریزگاهی برای آسایش شهروندان.
تهران سال هاست که فراموش شده. اگرچه در طول سالهای اخیر اقداماتی برای مناسبسازی مبلمان شهری صورت گرفته است، اما این همه نتوانسته باری بردارد از خستگی شهری که سال هاست در خود فرو رفته.
مبلمان شهری تنها ابزار و وسایل به کار رفته در شهر نیست. حتی انسانهایی که در یک شهر زندگی میکنند نیز اجزایی از مبلمان این شهر را تشکیل میدهند. در واقع به تعبیر مهرداد مال عزیزی، شهر به مانند یک ساختمانی است که اگر اسکلت اصلی آن را ساختمانها و آثار موجود در آن بدانیم، تزیینات ظاهری آنرا مبلمان شهری تشکیل میدهند. در واقع شهرهای مختلف دنیا با تکیه بر مبلمان شهری ظاهر خود را به خوبی میآرایند، موضوعی که در کشورهای در حال توسعه چندان توجهی به آن نمیشود. اما کشورهای توسعه یافته توانستهاند به این موضوع توجهی خاص داشته باشند.
شهر یک موجود زنده است. موجودی که تاثیر متقابل بر شهروندانش میگذارد. هر اندازه این موجود براساس الگوهای انسانی شکل بگیرد مسلما میتواند امنیت و آرامش را برای شهروندانش فراهم آورد. چهره ظاهری هر شهر نیز مملو از آثار و نشانههایی است که به آن مبلمان شهری اطلاق میشود. اگر تصویر روشنی از چهره شهرها وجود نداشته باشد، یا تیرگی غبار و دود بر آن چیره باشد، نمیتواند امید داشت که شادابی و نشاط در شهر رخ بنمایاند.
طرحهای آمایشی وجود نداشت
مهرداد مال عزیزی با اشاره بهخصوصیت شهرهای کشور میگوید: در دهههای اخیر شهرهای ما فرصتی برای طرحهای جامع و طرحهای آمایشی نداشتهاند و تمامی فرصتها را از دست دادهاند. ما در طول سالهای اخیر طرحهای جامع را برای شهرهایمان تدوین نکردهایم. بنابراین تصویر شهرهای ما تصویر در هم ریخته و بیشکل است. شاید یکی از دلایل این اتفاق وجود جمعیت زیاد در شهرهای ما باشد. نباید فراموش کنیم که انسانها بهعنوان شهروندان یک شهر، خود نیز به نوعی مبلمان شهری هستند. از آنجا که حرکت کلی شهرها بیشتر حرکتی مصلحت گرایانه در شهرسازی بوده است، ما هیچگاه فرصتی برای پیرایش شهرها نداشتهایم و تنها دغدغه جدی ما، اسکان بیشتر مردم در شهرها بوده است.
این شهر ساز و معمار معتقد است که شهروندان هر شهر در مقیاس انسانی با شهر برخورد میکنند. آنان در شهر به عناصری چون نیمکتهای تعبیه شده در پارکها، ایستگاههای اتوبوس و مترو، تابلوهای مختلف راهنمایی در شهر و عناصری از این دست دقت میکنند. در واقع شهروندان عناصر عمومی هر شهر را در مقیاس خرد مینگرند و فرصتی برای تدقیق در آن ندارند. بنابراین طبیعی است که آنها روح ناشی از وجود مبلمان شهری نامناسب در شهر را تجربه کنند.
مال عزیزی میافزاید: از آنجا که برنامهریزی مناسب در شهرهای ما در طول سالهای اخیر انجام نشد، شهرهای ما نتوانسته اند، چهرهای مناسب از خود به شهروندان ارائه دهند؛ چرا که ما فرصتها را در طراحی برنامههای جامع از دست دادهایم.
مدیرعامل شرکت چغازنبیل میگوید: در خیابانی که جمعیت بسیار زیادی از آن عبور میکند بهگونهای که این خیابان ظرفیت پذیرش این جمعیت را ندارد، حتی اگر شهروندان بخواهند نمیتوانند فرصتی برای دیدن عناصر عمومی شهر داشته باشند. در چنین فضایی مبلمان شهری به چشم نمیآید؛ چرا که خصوصیت بارز عمده خیابانهای شهرهای ما، عرض کم و ارتفاع زیاد ساختمان هاست که فرصت هر گونه چشماندازی را از شهر میگیرد و آنچه فرا روی شهروندان میگذارد، سایههای بلند و مناظر شهری بسته است.
بی عرصه فراخ ممکن نیست
با مرور شهرهای مختلف میتوان به این واقعیت دست یافت که هر گاه مبلمان شهری توانسته است خود را مطرح کند، چشماندازی فراخ داشته است. بهعنوان نمونه میتوان از میدان نقش جهان نام برد. مسلما وجود مبلمان شهری در این میدان میتواند هر بینندهای را شگفت زده کند. البته اگر متناسب با فضای پیرامونیاش تعبیه شود. هر گاه در شهرها، فضاهای باز و فراخ شکل گیرد و جمعیت انسانی در آن کمتر شود، طرحی مناسب از مبلمان شهری میتواند جلوه گاه منظر شهر شود.
مهرداد مال عزیزی با اشاره بهوجود جمعیت بسیار زیاد در شهرها میگوید: مهمترین دلیل دیده نشدن مبلمان شهری و یا عدمایجاد مبلمان مناسب شهری، وجود تراکم جمعیت زیاد است. مبلمان شهری برای ارائه خود به محیطی مناسب نیاز دارد. نمیتوان انتظار داشت که در خیابانهای تنگ و باریک، با ازدحام خودروها، مبلمان شهری مناسب شکل گیرد. ما هیچگاه در شهرهایمان نتوانستهایم فضایی در خور برای ارائه مبلمان شهری مناسب فراهم آوریم.
مبلمان شهری از منظر مال عزیزی زیر مجموعه آمایشهای شهری است. اگر یک شهر صاحب طرح و برنامهای مشخص نباشد، نمیتواند مبلمان شهری مناسبی برای خود فراهم آورد.
هر شهر با داشتن خیابانهای مختلف و پارکهای گوناگون، همچنین فضاهای عمومی متناسب با نیاز شهروندان میتواند جلوه گاهی مناسب از مبلمان را برای شهروندانش فراهم آورد، اگر طرحی مناسب برای آن داشته باشد. در واقع ظاهر هر شهر و تزیینات آن، مبلمان شهری آنرا شکل میدهد، موضوعی که مسلما میتواند در ایجاد شادابی و طراوت در میان شهروندان بسیار تاثیرگذار باشد.
چه باید کرد
تصویر غالب شهرهای ما همین است. نیمکتهای سیمانی و خشک، تابلوهای عمومی نامتناسب، دکهها و کیوسکهای بزرگ و بیشکل و روح، باجههایی رنگارنگ و مجموعهای از عناصری که هیچ ربطی به هم ندارند.
اما برای ساماندهی این وضع چه باید کرد؟ آیا دوباره میتوان شهرهایمان را از نو بنا کنیم. شهر به مانند اسکلت یک ساختمان خود را میسازد، به پیش میرود و منظر عمومیاش را مبلمان شهری تشکیل میدهد.
مهرداد مال عزیزی معتقد است: طرحهای راهبردی گردشگری یا طرحهای فضاسازی و ساماندهی و طرحهای محیطی میتواند به کمک فضاهای شهری بیایند و با جا نمایی عناصر مختلف شهری عرصه را برای شکلگیری یک مبلمان شهری بهوجود آورند.
وی میگوید: این طرحها اگرچه موضعی هستند اما برای ساماندهی مبلمان شهری شهرهای شلوغ و پرجمعیت میتواند بسیار مفید باشد و شهر را از حالت بیریخت بودن در آورند و بهنوعی، بخشهای مختلف آنرا بهصورت مجزا ساماندهی کند.
در واقع مدیران شهری باید با آزادسازی مناطق مختلف شهری بتوانند زمینه را برای شکلگیری مبلمان شهری مناسب فراهم آورند.
وی به میدان تجریش اشاره میکند و می افزاید: در حال حاضر در میدان تجریش اتفاقی در حال وقوع است که میتواند در آینده بسیار خوشایند باشد. شهرداری تهران با نگاه موضعی به این بخش از شهر سعی دارد تا جمیعت انسانی را در آنجا کم کند و با تجهیز مبلمان شهری مناسب فضایی در خور بهوجود آورد. این اتفاق که در طول سالهای گذشته در شهر تهران آغاز شده، توانسته است اندکی از چهره خشن و بیتناسب شهر بکاهد و آنرا به نوعی ساماندهی کند.